کم کمک صدای آشنای غدیر به گوش می رسد. رایحه دلنواز ولایت نزدیک و نزدیک تر می شود
تجمع زائران حرم امن در غدیر را می بینم گویی به دنبال چراغی برای رهایی از ظلمات دنیا
میگردند . بر بلندای حضور حاجیان اولین و آخرین، دست در دست هم نوید سرافرازی بشریت را
سرمی دهند. علی(ع) به معراج دستان نبی(ص) می رسد؛ آنگاه که نوای گرم پیام آور رحمت
بلندشد : هان ای مردم هرکه من مولای اویم این علی مولای اوست . دیده ها دیدند ،گوشها
شنیدند ،حاجیان دیدندو تبریک گفتند همه دیدندو شنیدند،اما آه و آه و آه ازین مردم روسیاه که
باور نکردند، چراکه زود از دیده ها و شنیده هاشان گذشتند دیدند سنگ ریزه ها به صدا درآمدند
،دیدند نابودی اول دشمن ولایت علی را اما انگار داستانی بیش ندیدند .براحتی پرده های جهل
را بر چشمان و عقلهاشان کشیدند و حضورشان را در غدیر انکار کردند و جز سیاهی و بدنامی
در تاریخ چیزی از خود ننهادند.