انشاءالله اگه عمری باقی باشه و توفیق هم داشته باشم قصد دارم سلسله مباحثی رو در مورد رهبری اول مظلوم عالم یعنی امیرالمومنین امام علی (ع) برای شما عزیزان و همه ارادتمندان و محبان اهل بیت تو این کلبه محقر خودم بیاورم امیدوارم همه دوستان منو با بیان نظر ها پیشنهاد ها و انتقاد های سازنده شان یاری کنند. با توجه به اهمیت موضوع امامت و رهبری پس از رحلت نبی مکرم خدا(ص) نزاع و درگیری بر سر این مسئله مهم و حیاتی آغاز گردید و تا به امروز به انواع مختلف ادامه دارد. در این سلسله بحث ها سعی بر آن خواهد بود تا با دیدی منصفانه و به دور از تعصبات مذهبی و با استفاده از منابع مورد اتفاق هر دو گروه متنازع یعنی شیعه و سنی ،ارائه شود .
بی تردید نگاه دقیق و عالمانه و در عین حال منصفانه برخی از علمای این دو مذهب می تواند شناختی عمیق تر نسبت به این چننین مسائل مهم به دست دهد؛ بنابراین این حقیر سعی نموده ام تا از سلسله مباحثی را که میان عالم بزرگ شیعی یعنی مرحوم علامه سید عبدالحسین شرف الدین (رضوان الله تعالی الیه) متوفی 1377 و رئیس دانشگاه الازهر (بین سالهای 1335- 1317)علامه شیخ سلیم متوفی 1335 که از 6ذیقعده سال 1329 شروع شده و تا 2 جمادی الا ولی سال 1330 (حدود 6 ماه) ادامه یافت بهره بگیرم . امید است تلاش و زحمت همه دلسوختگان اهل بیت (ع) در را ه اعتلای این خاندان پاک مرضی رضای حق تعالی واقع شود.
سؤال: چرا شیعه در اصول دین از مذهب اشعری و در فروع از مذاهب اربعه که مذهب جمهور مسلمانان است پیروی نمی کند تا با توجه به اهمیت اتحاد بین مسلمانان و تلاش دشمنان برای بر هم زدن آن در این دوره حساس این امر محقق گردد ؟
علاوه بر آن، جمهور دلیلی بر ترجیح مذاهب خود بر مذهب دیگر ندارند، چه رسد به این که تبعیت از آنها واجب باشد. آنچه که برای مذاهب اربعه دلیل تبعیت است عبارتست از: اجتهاد، عدالت امانت جلالت قدر ائمه مذاهب اربعه و حال آنکه این موارد نمی تواند در انحصار این افراد باشد. بنابراین چگونه ممکن است که مذاهب آنها تعیینآ واجب الاتباع باشد. حتی گسی نمی تواند گمان کند که در علم و فضل و عمل ، امامان مذاهب اربعه بر ائمه (ع) ما برتری داشته باشند.مگر نه اینست که پیامبر خدا(ص) در مورد ائمه اطهار ما فرموده است که «از آنها پیش نیافتید که هلاک می شوید ، و از پیوستن به آنها کوتاهی نورزید که نابود می گردید به آنها چیزی میآموزید که آنها از شما آگاه ترند. و آنچه موجب جلو افتادن سایرین گردید دست سیاست بود.
نکته مهم دیگر آنکه آیا در سه قرن نخستین اسلام مسلمانان به این مذاهب معتقد بودند؟ آیا نه اینست که اشعری در سال 335 و احمد حنبل در سال 241 و شافعی در سال 204 و مالک در سال 179 و ابو حنیفه در سال 150 از دنیا رفته اند؟
بنابراین چه دلیلی وجود دارد که همه مسلمانان را ملزم سازد که پس از سه قرن نخستین اسلامی به مذاهب نامبرده عمل کنند نه به مذهب دیگری که از پیش بدان عمل می شد؟ و چه چیز موجب گردید تا آنان از هم ردیفان کتاب خدا و مخزن علوم ایشان، کشتی نجات و رهبران امت عدول کنند ؟
بنابراین موارد، دست برداشتن شیعه از مذهب خود مرجوح بی دلیل نیست؟ آری اتحاد همه مسلمانان با آزاد اعلام کردن مذهب اهل بیت(ع) از سوی مذاهب اربعه و پذیرش آن در میان خود امکان پذیر خواهد بود .
اینکه شیعه مخالف اهل سنت است درست .آیا خود اهل سنت در میان مذاهب خود با هم اتفاق دارند؟؟ آیا 4 مذهب جائز است ولی 5 مذهب جایز نیست؟؟
چطور ممکن است وجود 4 مذهب با اتحاد و اجتماع مسلمین موافق باشد اما همین که به 5 مذهب رسید اجتماع از هم پراکنده شود ؟ چطور از اهل سنت از ما می خواهد تا اتحاد را حفظ کنیم ولی خود سعی در حفظ این اتحاد ندارد. چه شده است که اهل سنت تابعان مذهب اهل بیت پیامبر خدا(ص) را سبب قطع اجتماع مسلمین می دانند ولی پیروان مذاهب دیگر را موجب اجتماع قلوب و اتحاد عزم می پندارند.
استفاده بدون ذکر منبع شرعاً اشکال دارد