فاطمه دختر محمد(ص) پنج سال پیش از بعثت ولادت یافت. در این هنگام پدر گرامیاش سی و پنج و مادرش خدیجه کبرا پنجاه سال داشتند. البته سال ولادت فاطمه(س) محل اختلاف است و همچنین عمر ایشان.(1) برخی گفتهاند: رسول خدا(ص) دختش «رقیه» را به ابولهب تزویج کرد اما ابولهب پیش از عروسی او را طلاق داد. آنگاه عثمان او را به زنی گرفت و از دختران رسول خدا(ص) تنها فاطمه که از همه کوچکتر بود [در خانه پدر] باقی ماند.
برخی دیگر معتقدند کوچکترین دختر پیامبر(ص) رقیه بوده است. فاطمه(س) به کنیه «ام ابیها» (مادر پدرش) خوانده میشد. او محبوبترین کسان نزد رسول خدا(ص) بود. ابوبکر او را از پیامبر(ص) خواستگاری کرد. پیامبرفرمود: منتظر سرنوشت او هستم[تا خداوند تعیین کند]. عمر نیز به خواستگاری رفت، ولی پیامبر(ص) نپذیرفت. اما هنگامی که علی(ع) به خواستگاری رفت، پیامبر(ص) پذیرفت و فاطمه را با موافقتش به زوجیت علی(ع) درآورد. ارزش مهر فاطمه(س)، به چهارصد و هشتاد درهم میرسید.
پیامبر(ص) فرمود: 32 این مهریه را صرف عطر و31 آن را خرج کالا کن. بعضی گفتهاند: مهر فاطمه یک زره آهنین بوده است. پیامبر(ص) به علی فرمود: ای علی، هر دامادی باید ولیمهای بدهد [تو برای ولیمه چه داری؟]. سعد گفت: من گوسفندی دارم و در اختیار علی میگذارم. گروهی از انصار نیز مقداری ذرت فراهم کردند. پیامبر(ص) وضو ساخت. آنگاه باقیمانده آب وضو را بر علی(ع) پاشید و دعا کرد: خداوندا! در این دو، خیر و برکت قرار بده و این پیوند را برایشان پرخیر و برکت کن و نسلشان را برایشان مبارک گردان. علی(ع) میگوید: با فاطمه ازدواج کردم در حالی که فرشی جز یک پوست گوسفند نداشتیم. بر آن میخوابیدیم و روز و شب میگذراندیم و خدمتگذاری نیز نداشتیم. مهریه دختران پیامبر(ص) و زنانش 500 درهم بود. فاطمه در سن 18 سالگی(2)، درست پس از پنج ماه از ورود پیامبر(ص) به مدینه، ازدواج کرد.
اسماءبنتعمیس میگوید: جهیزیه فاطمه را به سوی خانه علی(ع) بردم در حالی که بستر و بالششان چیزی جز لیف [خرما [نبود. علی(ع) برای فاطمه(س) ولیمهای ترتیب داد، که بهترین ولیمه زمان خود بود. سپر خود را پیش یک یهودی گرو گذاشت و اندکی گوشت شتر خواست. فاطمه(س) میگوید اثاثیه اهدایی به او، عبارت بود از: دو دست عبای قدیمی زعفرانی رنگ، که بر آن دو، نقشهایی از نقره بود. در خانه علی(ع) مشکی از پوست گاو هم وجود داشت و بالشی که میان آن را لیف خرما پر کرده بود. و الک و حوله و کاسهای هم داشتیم.
عایشه گوید: نزد رسول خدا(ص) نشسته بودم، که فاطمه آمد. راه رفتنش شبیه راه رفتن پدر بزرگوارش بود. رسول خدا(ص) فرمود: درود بر تو ای دخترم و او را در سمت راست یا چپش نشاند، آنگاه در گوشش چیزی گفت. فاطمه گریست. آنگاه خندید. به او گفتم: خندهای ندیدیم که این اندازه به گریه نزدیک باشد؛ پیامبر به تو چه گفت که شادمان شدی؟ فاطمه (س) گفت: رسول خدا(ص) به من فرمود: جبرئیل هر سال یک بار قرآن را بر من عرضه میکرد ولی امسال دو بار بر من عرضه داشته است و این نیست جز علامت نزدیک شدن اجلم و تو به من سزاوارترین هستی. سپس فرمود: تو از میان خانوادهام نزدیکتر از همه به من خواهی پیوست. آنگاه فاطمه(س) گریست. و پس از شش یا نه ماه از وفات رسول خدا، در 29 سالگی و در سال یازدهم هجرت وفات یافت.(3)
نسل رسول خدا(ص) تنها از طریق فاطمه(س) تداوم یافت. فرزندان او ششتناند: حسن، حسین، محسن، امکلثوم، زینب، رقیه. فاطمه برترین دختران پیامبر(ص) است. پیامبر در بارهاش فرمود: بهترین زنان بهشت چهارتناند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد(ص)، مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و همسر فرعون. عایشه گفته است: کسی را راستگوتر از فاطمه نیافتم، مگر فرزندانش را. پیامبر هرگاه از سفر یا جنگ برمیگشت، ابتدا به مسجد میرفت و دو رکعت نماز میگذارد. سپس به نزد فاطمه میشتافت و آنگاه به سراغ همسرانش میرفت. فاطمه(س) از پیامبر اکرم(ص) روایت میکند که پیامبر به او فرمود: آیا دوست نداری بزرگ زنان جهان یا بزرگ زنان این امت باشی؟ علی(ع) هنگام دفن فاطمه گفت: اینکه یکی را پس از دیگری از دست میدهم دلیل آن است که هیچ دوستی پایدار نمیماند. و نیز گفت:
میبینم مصیبتهای دنیا بر من فراوان است و صاحب این مصیبتها تا دم مرگ گرفتار. به هم رسیدن دو دست، سرانجامش فراق است و هر چه کمتر از مرگ، ناچیز است. از دست دادن فاطمه بعد از محمد(ص) دلیل آن است که هیچ دلبری باقی نمیماند. فاطمه(س) بسیار زیبا بود. هنگامی که به دنیا آمد پیامبر اکرم(ص) فرمود: «[فاطمه] ریحانهای است که او را میبویم و روزیِ او از جانب خدا میرسد.» فاطمه شکیبا، مؤمن و شجاع بود و زخمهای مجروحان را در جنگهای اسلام مداوا میکرد. هنگامی که پیامبر(ص) روز احد زخمی شد و زخمی بر چهرهاش وارد شد، فاطمه زخم او را میشست و علی(ع) آب بر روی آن میریخت. وقتی فاطمه دید، آب، ریزش خون را چند برابر میکند، قطعه حصیری را سوزاند و بر زخم چسباند، آنگاه خون بند آمد.
پیامبر(ص) پیش از وفات فرمود: ای فاطمه دختر محمد! و ای صفیه، عمه رسول خدا! برای به دست آوردن پاداش الهی بکوشید. زیرا نمیتوانم بیجهت شفاعت شما را پیش خداوند نمایم. سپس از جایش برخاست و هنوز روز به نیمه نرسیده بود که روح پیامبر به سوی ملکوت اوج گرفت.
فاطمه عزیزترین دختران پیامبر بود. برخی از نامهای مشهور او که ابنشهرآشوب در مناقب ذکر کرده است، از این قرار است: فاطمه، بتول، حرّه، سیدة، عذراء، زهراء، حوراء، طاهرة، زکیة، مریم کبرا، نوریه، سماویه.
پی نوشت………………………………………………………………
1ـ برخی صاحبنظران شیعه هر چند ولادت حضرت فاطمه(س) را پنج سال پیش از بعثت میدانند ولی نظریه مشهور میان شیعه و صاحبنظران آن همان سال پنجم بعثت است که در نتیجه سنّ حضرت(س) هنگام شهادت 18 سال بوده است و نه 28 سال.
2ـ این بر اساس همان نظر رایج میان اهل سنّت است که ولادت حضرت(س) سال پنجم پیش از بعثت بوده است والاّ بر اساس نظر مشهور شیعه، سن آن حضرت(س) هنگام ازدواج 9 سال بوده است.
3ـ این تاریخها بر اساس برخی اقوال است