جلسه هفتم 5/2/88
ادامه بحث جلسه ششم :
4. اطاعت از سلطان به دلیل تقیه
امام کاظم (ع) : اگر از جدم رسول الله(ص) خبری را نمی شنیدم که اطاعت از پادشاه بخاط تقیه واجب است، اینطور نمی کردم.
5. همه فرق غیر امامی مثل هم هستند
چه خارجی،چه اسماعیلی، چه زیدی، چه اهل سنت، چه سلفی، همه و همه باطل اند و در نظر امامیه یکی اند.
6. عدم مجالست و همنشینی با اهل بدعت:
امام صادق(ع) : مصاحبت و همنشینی نکنید با اهل بدعت، چرا که نزد مردم مثل یکی از ناها می شید که رسول خدا فرموده مرد بر دین دوست و همنشینش است(وسایل ج 16 ص360)
7. حضور در مساجد اهل سنت و همزیستی با آنها.
امام صادق (ع) : سفارش می کنم به نماز در مساجد و با همسایگان رفتار خوب کنید و شهادت بدهید و در تشییع جنازه شرکت کنید. هیچ کس از مردم در زمان حیاتش غنی نیست و بعضی به بعضی نیازمند است.
امام در جواب سؤال معاویه بن وهب (که از علی بن حکم نقل شده) که پرسیده بود: با آنهایی که فامیل هستند و شیعه نیستند چطور رفتار کنیم؟ فرمود به امامانتان نگاه کنید که در تشییع جنازه هاشان شرکت و بر له و علیه آنان شهادت می دهند.
8. عدم شرکت در جهاد به فرماندهی اهل سنت و سایر فرقه ها.
امام صادق (ع): لایخرج المسلم فی الجهاد مع من لایؤمن علی الحکم و لا ینفذ فی الفئ (غنائم)
9. عدم مراجعه به دادگاه های فرقه های غیر امامیه.
عمربن حنظله در مورد منازعه دو نفر که نزد سلطان رفته بودند پرسید و امام صادق (ع) فرمود: هرکس به حاکمان جور درمورد امری رجوع کند چه حق باشد و چه باطل این پذیرفتن حکومت طاغوت است.
تعامل امامیه با سایر فرق در عصر غیبت صغری
در این دوره تشیع گسترش زیادی پیدا کرده بود. در فرقه های متعدد شیعه مدعیان امامت زیادی پیدا شد. در حدود 9 تفکر مدعی امامت از جمله نیابتی، امارتی، خلافتی، مشارکتی وجود داشت و شاید همین امر موجب شد تا فایده مناسب حضور امام درست درک نشود و لذا زمینه غیبت امام فراهم گردید. با توجه به گسترش تشیع در این عصر لازم است به اوضاع سیاسی اجتماعی عصر غیبت صغری پرداخته شود.
اوضاع سیاسی اجتماعی عصر غیبت صغری
1. در این دوره اسماعیلیه، زیدیه،و غالیان فرصت سوزی کرده <** بخونید تو ادامه مطلب...**>و زمینه را برای شیعیان امامی بسیار سخت نمودند و امامیه بین دو بازوی اهل سنت و شیعیان غیر امامی تحت فشار قرار گرفت.
2. در این عصر بغداد که پایتخت خلفای عباسی بود و دیلم که پناهگاه علویان و محل حکومتشان بود و قم که شهر شیعه خالص بود، مهمترین سکونت گاه های شیعیان امامی بود و بدون داشتن داعیه سیاسی و به اصطلاح با چراغ خاموش حرکت می کردند.
3. در این عصر امامیه در مناسب دولتی خلافت شرکت کردند و به اصطلاح قدرت سیاسی زیر سایه را انتخاب کرده بود برای مثال:
الف: قبول وکالت و وزارت شعبه های دیوانی در حکومت عباسی
ب : تشکیل حکومت در لباس زیدی
4. در این دوره تاریخ شاهد مبارزه امامیه با غلات است. مبارزه با مرجئه، غالیانی مثل شلمغانی نصیر بن نمیر و..............
5. در این دوره امامیه با اسماعیلیه و زیدیه و قرامطه تعامل و همکاری نکردند. با اینکه می بینیم علی رغم عدم همکاری با این گروه ها با خلافت و دستگاه حکومتی تعامل دارند.
6. دو بازوی امامیه در این دوره فعال بود؛ یکی حوزه بغداد که با فرقه های سنی و غالی به مبارزه می پرداخت و دیگری حوزه قم بود که مشغول مقابله با غلات بود.
جلسه هشتم 12/2/88
نتیجه
1. امامیه در این عصر امارت بزرگ زیر سایه خلافت تشکیل دادند. مثل امارت آل بویه و آل حمدان
2. شیعیان در این دوره در حکومت های شیعی دارای منصب وزارت بودند. مانند صالح بن عباد-محمد بن عمید
3. آل بویه بیشتر والیان خود را از بین امامیه انتخاب کرد. هر چند از دیگران نیز استفاده کرده است.
4. آل بویه با سامانیان و غزنویان که به شدت طرفدار اهل سنت بودند و خود را بازوی نظامی خلافت اهل سنت می دانستند، دائماً در گیری نظامی داشتند. سید رضی خطاب به خلفای عباسی می گوید" من لباس ذلت را در دیار دشمن(بغداد) بپوشم در حالیکه علوی در فلان جا حکومت دارد".
جلسه نهم 19/2/88
تعامل امامیه با سایر فرق اسلامی در عصر آل بویه
1. قبل از عصر آل بویه حوزه کوفه فعال بود وبا اهل سنت و زیدیه همکاری داشت و در حوزه بغداد که درست در زمان قدرت آن بوده نیز این ماجرا تکرار شد. این در حالیست که حوزه کوفه به تدریج رو به ضعف می گرایید.سپس بدلیل در هم آمیختگی برخی از جریانات، محدداً همان شیوه تعامل حوزه کوفه احیا شد. برای نمونه به مورادی از گسترش تعامل امامیه با سایر فرق در حوزه علمیه بغداد اشاره می کنیم:
الف : استفاده از اساتید سنی و تحصیل در نزد آنان. برخی از بزرگان و دانشمندان شیعی مانند صاحب بن عباد و یا شیخ مفید و یا سید رضی(رح عیلهم اجمعین) از اساتید سنی استفاده کردند. برخی از اساتید سنی صاحب بن عباد عبارتند از: قاضی ابوالسائب، محلبی، صیرافی، ابوبکر احمد بن کامل و.. ..
و برخی از اساتید سنی شیخ مفید عبارتند از: عیسی رمانی، محمد بن عمران مرزبانی و..... و برخی از اساتید سنی سید رضی عبارتند از: ابوسعید صیرافی، قاضی عبدالجبار بغدادی، ابوالفتح عثمان بن جنی، ابوبکر محمد بن موسی خوارزمی.
ب : از طرفی دیگر خیلی از اهل سنت نیز نزد دانشمندان شیعی شاگردی نمودند. نزد بزرگانی چون صاحب بن عباد و شیخ مفید سنی های زیادی به کسب علم پرداختند.
2. تشکیل جلسات مناظره و گفتگو میان شیعیان و اهل سنت، نمونه دیگری از این تعامل در این دوره است. البته قابل ذکر است که این مناظرات عمدتاً در دوره ضعف قدرت اهل سنت بوده نه در دوره اقتدار آنان. برای ان عنوان نمونه هایی ذکر گریده که برخی از آن عبارتند از: - مناظرات شیخ مفید با مخالفان(کتاب گلشن ابرار)- مناظرات شیخ صدوق با مخالفان در نزد رکن الدوله دیلمی(گلشن ابرار ج 1 ص 26).
3. حمایت از علمای اهل سنت از سوی حکومت های شیعه. نمونه هایی از این مورد عبارتند از:
الف: صاحب بن عباد هر ساله مبلغ 5000 هزار دینار به بغداد می فرستاد تا در میان علمای بغداد که از فرقه های مختلف بودند، تقسیم شود. این عمل نسبت به دانشمندان مکه و مدینه نیز انجام می شد. کتابخانه بزرگ صاحب نیز در اختیار دانشمندان اهل سنت قرار می گرفت . چنانجه مقدسی سنی صاحب احسن التقاسیم گفته که من از کتابخانه صاحب بن عباد زیاد استفاده نمودم.
ب : کمک های صاحب به قدری زیاد بود که احساسات مخالفین نسبت به آن برانگیخته شد و در حرکتی قاضی عبدالجبار از وی نزد حاکم وقت سعایت کرد.
4. نوشتن ردیه بر قرامطه. از آنجایی که شیعه با قرامطه هیچ گونه ارتباطی مثبتی نداشت بنابراین تلاش هایی را در رد این فرقه انجام دادند. در همین راستا کتابهایی با عنوان الرد علی القرامطه در میان شیعه نوشته شد که کتاب الرد علی القرامطه مرحوم کلینی از همین موارد است.
5. منابعی درمورد تعامل امامیه با سایر فرق در این دوره در دست است. بهترین این منابع آثار مرحوم شیخ طوسی(ره) است. کتاب المبسوط و خلاف و ... همانطور که اهل سنت سعی کردند تا با خلق آثاری خود را در جرگه فرقه های اسلامی جلوه دهند، شیخ نیز در این آثار سعی دارد تا القا کند که امامیه نیز یکی از فرقه های اسلامی است.
جلسه دهم 27 /2/88
تعامل امامیه با سایر فرق ها در عرصه اجتماعی در دوره آل بویه
1. امامیه در این دوره محله نشین بود
محله کرخ در بغداد و محله مسلح گاه در ری از جمله این محل هاست. در این دوره شیعه پس از شکست آل بویه بیشترین ضربه را متحمل شد و درنتیجه به محله نشینی روی آوردند. این امر زمینه های تعامل با سایر فرق را فراهم ساخت . البته می توان این امر را یکی از اشتباهات شیعیان دانست چرا که تا حدی منجر به انزوای اجتماعی شیعیان شد.
2. امامیه در این دوره مراسم های شیعی خود را آشکارا برگزار می کرد.
الف: برگزاری مراسم عاشورا در بغداد
ب: برگزاری مراسم عید غدیر در بغداد
ج: گفتن حی علی خیر العمل در اذان
د: لعن ظالمین بر اهل بیت(ع) را بر دیوارهای مساجد و سر در آنها می نوشتند.
و: ذکر فضایل و مناقب اهل بیت (ع) از سوی مناقب خوانان.
جلسه یازدهم 2/3/88
ادامه بحث تعامل آل بویه با سایر فرقه ها
در دوره آل بویه تعامل منفی نیز میان اهل سنت و شیعه وجود داشت به این ترتیب که اهل سنت وقتی که از ضعف آل بویه خبر دار می شدند به محله کرخ حمله می کردند. از آنجا که در میان سپاهیان آل بویه هم شیعه و هم سنی وجود داشت لذا نمی توانست از قوه قهریه خود برای جلو گیری از این گونه حملات استفاده کند.
البته در این دوره، در سطح بزرگان همکاری میان امامیه و سایر فرقه ها وجود اشت و سعی بر ان بود که به اختلافات دامن نزنند هرچند در میان توده مردم این تعامل به صورت منفی وجود داشت.
چند نکته از دوره آل بویه:
1. در زمان عضد الدوله، ظاهریه از فرقه های اهل سنت قدرت یافتند. در اهواز بین مرعوشی ها و فضلی ها درگیری رخ داد. مرعوش که یک نامه بر بود از شیعه بود و فضل هم سنی بود و هر کادم طرفدارانی داشتند و همین امر موجب درگیری میان شیعه طرفدار مرعوش و سنی طرفدار فضل می شد.
2. در نیشابور نیز میان کرامی های(پیروان محمد بن کران سجستانی) سنی و شیعیان درگیری وجود داشت.
3. در سال 393 هـ ابوعلی بن استاد هرمز ملقب به حمید الجیوش، سنی و شیعه را از اظهار مذهبشان منع نمود. در نتیجه این امر بزرگانی چون مرحوم شیخ مفید از بغداد تبعید شدند.
4. در سال 394هـ بهاءالدوله، ابو احمد موسوی نقیب را به نقابت علویان عراق و قاضی القضاتی و مسئول امور حج و مظالم منسوب نمود ولی از آنجا که خلیفه عباسی بدلیل شیعه بودن وی او را از قاضی القضاتی منع کرد.
5. درسال 397هـ یکی از عباسیان به نزد شیخ مفید رفت و وی را درمسجد مورد آزار و اذیت قرار داد. اطرافیان شیعی شیخ در قبال این حتک حرمت، ابو حامد اسفراینی سنی را به باد فحش و نازسا گرفتند و این امر موجب درگیری میان شیعه و سنی شد.
6. در سال 398هـ نیز حاکم عباسی قادر، شیعیان و اهل سنت را از گفتگو و مناظره منع نمود.
7. در سال 313 هـ فرستادگان مقتدر مسجد براسا را به دلیل اینکه در آنجا سب خلفا می شد ویران کردند اما در سال 328 هـ حدود 15 سال بعد به حکم بجکم ماکانی ،امیرالأمرای بغداد، این مسجد تجدید بنا شد.
8. ابومحمد حسن بن علی بن بربهاری(م 329 هـ) رئیس مذهب حنابله بغداد، دستور داد تا نوحه خوانی بانم حنب را به قتل برسانند . این فرد به علت بغضی که نسبت به شیعه داشت در اکثر فتنه های بغداد که علیه شیعه برپا می شد حاضر بود.
9. از جمله شهرهای شیعه نشین در این دوره : قم،کاشان، کرج ابودلف،فراهان،تفرش،آوه، آرم ، کوفه،حله، بصره، نیشابور، اهواز، بغداد،.........
10. با اینکه حکومت آل بویه شیعه بود، ولی هیچ گاه اهل سنت را از اجرای مناسک خویش منع نمی کرد. برای مثال عضد الدوله برای اقامة نماز تراویح اهل سنت دستور داد تا کمک مالی شوند.
11. برخی از کارگزاران: ابوسهل مسیحی، نصربن هارون از وزیران عضد الدوله، ابونصر هاشاز خازن عضدالدوله، ابواسحاق صابی، ابوسعید ماهک، ابو العلی عیسی بن حسن نصرانی، ابو العباس سهل بن بشر مسیحی حاکم واسط و اهواز در این در این دوره.
نتیجه: شیعیان امامی در دوره آل بویه با حفظ ارتباط با سایر فرقه ها، بر اصول اعتقادی و فروع عملی خویش پافشاری کردند و در عین رقابت دیگران و رعایت حقوق دیگر فرقه ها از حقوق خود حتی به قیمت برخورد فیزیکی دفاع می کردند. ولی کم کم مجبور شدند بین خود و اهل سنت و سایر فرق شیعی مثل اسماعیلیه مزر قایل شوند و خود را به تدریج از آنان جدا کنند.
جلسه دوازدهم 9/3/88
تعامل امامیه با سایر فرق اسلامی در عصر غزنویان
تعامل سلطان محمود با امامیه
غزنویان به هر صورت که می خواستند با تشیع به مقابله می پرداختند. در کتاب تاریخ تشیع آقای جعفریان ص 313 این نکته بخوبی بیان شده است.
در تاریخ آمده است که محمود غزنوی حدود 50 هزار بددین را به قتل رسانده که مقصود از بددین شیعیان است. در سال 420 هـ سلطان محمود غزنوی ری و کتابخانه ای بزرگ که کتب باطنیان در آن موجود بود رابه آتش کشید. سبکتگین پدر محمود غزنوی گنبد امام رضا(ع) را ویران نمود اما گفته شده که سلطان محمود آن تجدید بنا کرد. البته طبق نقل، این عمل سلطان محمود در راستای خوابی بود که دیده بود. به هر حال سلطان محمود بنابر یک تاکتیک سیاسی دست به این عمل زد. از آنجا که در دوره غزنویان، شیعیان اسماعیلی و قرامطه نفوذ و قدرت بسیاری بدست آورده بودند، محمود غزنوی در یک حرکت تاکتیکی با تجدید بنای گنبد امام رضا(ع) درصدد جلب توجه شیعیان امامی و تقویت آنان در مقابل فرقه های دیگر شیعی بود.
محمود غزنوی طی یک نامه ای به خلیفه عباسی گفت:
" شغل و عمل همه خواجگان و متصرفان خراسان را فرمودند که ایشان را با حنفی یا شافعی پاک باشند….. و نگذاشتند یک دبیر عراقی قلم بر کاغذ نهد از آنچه دانستند که در ایران عراق بیشتر از ایشان باشند"
سلطان محمود غزنوی می گوید:
" باطنی هایی که از اصحاب مجد الدین بودند را دار زدم چون به مطالعه کتب فلسفی و باطنی مشغول بودند."
او برخی از معتزله را به خراسان تبعید نمود. وی در جای دیگر گفت:
" بدین خلیفه خرفت شده باید نوشت که من از بحر عباسیان انگشت در کردم در همه جای جهان قرمطی می جویم تا آنچه یافته آید و درست گردد بردار کشم"
نتیجه: سلطان محمود غزنوی تا زمانی که آل بویه را در ایران براندازد همه شیعیان را قرمطی نامید و تارومار کرد. ولی پس از فتح ری با امامیه اندکی تسامح نمود و با اسماعیلیان سخت گیری کرد. چون امامیه داعیه ای نداشت ولی اسماعیلیه خلافت در شمال افریقا را در دست داشت. این تغییر تاکتیک وی تا حدی محسوس بود که در جریان تنبیه یکی از دبیران، او برای رهایی از تنبیه خویش را اثنی عشری نامید گرچه نتوانست رهایی یابد. سلطان بنابر مصالح سیاسی در یک مقطعی از فشار زیاد بر شیعیان اثنی عشری دست برداشت هرچند این تغییر کاملا مقطعی بود. شیعیان امامی نیز این دوره را با تقیه و تحمل فشارهای جانی و مالی و امنیتی بسر برده و به پرهیز از درگیری و پنهان نمودن شعائر خود پناه بردند.
تعامل امامیه با سایر فرق اسلامی در عصر سلجوقیان
تعامل طغرل سلجوقی با امامیه
می گویند سلجوقیان سنی پاکتین و نیکو اعتقاد بودند. طغرل سلجوقی در سال 429هـ بر تخت نشست. او به اعتزال گرایش داشت. این گرایش وی به اعتزال را می توان بخاطر تأثیر وزیرش،ابونصرکندی ملقب به عمید الملک که وی نیز به اعتزال گرایش داشت، دانست. یکی از دبیران بزرگ او امیر ابوالفضل عراقی بود که نزد طغرل مقامی داشت. او باروی شهر ری و قم و مسجد عتیق این شهر را ساخته بود.
طغرل مانند دیگر حاکمان سنی دستور داد تا حی علی خیر العمل از اذان شیعه حذف و بجای آن الصلاه خیر من النوم گفته شود. ابن عماد حنبلی « صاحب شذرات الذهب » گفت که طغرل به رافضی حمله کرد و بر عراق مسلط شد و آنانرا قلع و قمع کرد.
طغرل به تدریج شیعیان را ز بین برد. ائ پس از رسیدن به حکومت ابتدا برای تثبیت حکومت خویش راه مدارا را پیش گرفت. اما پس از تثبیت به تدریج شیعیان را از مناصب و مقام های حکومتی کنار زد و آنانرا از بین برد.
عملکرد سایر شاهان سلجوقی در تعامل با امامیه
عبدالجلیل قزوینی در النقض می گوید :
"در روزگار ملک شاه و سلطان محمد سلجوقی، شیعیان اجازة ساخت مدرسه و خانقاه نداشتند. اما عدم اجازه ساخت خانقاه آنهم برای شیعیان بی معنی است چرا که ساخت خانقاه برای شیعه نیست."
در جای دیگری از این کتاب می گوید:
"روزگار سلطان ملک شاه در ری چه استخاف ها رفت بر رافضیان و همه را سرها بریدند که ایمان بیاورند. ...در همان دوران تعداد زیادی از مناقبیان را زبان بریدند. .... در عهد سلطان محمد اگر عمیدی کد خدایی رافضی داشتی پس رشوت به دانشمندان سنی دادی تا ترک را گفتند او رافضی نیست، سنی یا حنفی است. "
خلاصه : طغرل در اوایل حکومت، در جهت تثبیت حکومت خویش، نسبت به شیعیان سهل گیری داشت اما پس از تثبیت، شیعیان را از مناصب حکومتی کنار زد و آنانرا قلع و قمع کرد. در اواخر حکومت بدلیل بروز اختلافات درونی در میان سلجوقیان و ضعف این حکومت فشار ها بر شیعیان امامی کمتر شد.
خواجه نظام الملک و تعامل با امامیه
- خواجه نظامیه ها را برای ترویج مکتب اشعری ساخت و مهمترین شعبه های آنرا در بغداد، اصفهان و نیشابور بنا کرد.
- کتاب سیاست نامه خواجه نظام مملو از دشنام برشیعه است و آمده است که : دانشمندان شیعه را در ری فرمود بر منبرها بردند و سرها برهنه کردند و به آنها بی حرمتی و استخاف کردند.
خلاصه : پس از روی کار امدن خواجه نظام هرگونه امکان تعامل از شیعیان گرفته شد و اماکان زندگی در میان اهل سنت را از دست دادند و روابط حاکم و محکوم میان آنان جریان پیدا کرد.